حضوری
1402/07/22
20 ساعت
برای اطلاع از شرایط تماس بگیرید.
شامل می شود
فنی و حرفه ای
یکی از اصولی که برای ورود به بازار کار در حوزه گرافیک باید کاملاً بر آن مسلط بود، مبانی گرافیک و ایدهپردازی در آن است. لازمهی داشتن ایده و پرورش آن، تسلط بر اصول و پایههای گرافیک است و بیشک گرافیستهای خلاق در این حوزه بسیار بهتر از افرادی که صرفاً اپراتورهای نرمافزار هستند، میتوانند جذبِ بازار کار شوند. در این قسمت از وب سایت مجتمع آموزشی امیرکبیر در مورد مبانی گرافیک و ایدهپردازی در آن صحبت خواهیم کرد.
اگر کمی با دقت به طرحهای گرافیکی پیرامونِ خود نگاه کنید، احتمالاً متوجه خواهید شد که شکل تمامی آنها بسیار به هم نزدیک است. این موضوع در پوسترها، بنرهای تبلیغاتی، ستهای اداری و حتی موارد جزئیتر مانند قالب شبکههای اجتماعی و تِمهای وب سایت نیز دیده میشود. دلیل این موضوع این است که این طرحها عمدتاً با توجه به برند و بر اساس نیازِ کسب و کار تولید نشده و در حقیقت نوعی کپیکاری گرافیکی محسوب میشوند. به همین دلیل است که در بسیاری موارد، علیرغم اینکه طرحِ گرافیکی ممکن است زیبا نیز به نظر برسد، اما مخاطب نمیتواند با آن ارتباط برقرار کرده و پروژه با موفقیت چندانی روبرو نخواهد شد.
ابتدا بهتر است بحث را با تعریف خلاقیت شروع کنیم. اگر بخواهیم تعریفی صحیح و دقیق از خلاقیت ارائه دهیم، میتوانیم از لغتنامهی دهخدا کمک بگیریم. بر اساس تعریفِ این لغتنامه، خلاقیت به معنای « خلق کردن »، « آفریدن » و « بهوجود آوردن » است. اما اگر به خلاقیت از منظر گرافیکی آن نگاه کنیم، میتوان گفت که :
خلاقیت فعالیتی است که در ذهنِ خودآگاه و همچنین در ذهنِ ناخودآگاه طراح صورت گرفته و در نهایت منجر به ایجاد ایدهی طرح خواهد شد.
ذکر این نکته ضروری است که این فعالیتِ ذهنی تا حدِ بسیار زیادی اکتسابی است و این به این مفهوم است که با استفاده از آموزشِ صحیح و تمرین میتوان خلاقیت را در ذهن افراد ایجاد نمود. در حقیقت هیچ فردی یک انسان متخصص به دنیا نمیآید. هر آنچه ما و تمامِ افراد متخصص در دنیا داریم، تا حد بالایی اکتسابی و وابسته به آموزشهای دریافتی و تمرینهایی است که انجام میدهیم.
البته که وجودِ هوش و نبوغ ذاتی را در این امر نمیتوان بیتاثیر دانست، اما اگر بگوئیم که تمامِ افراد موفق و خلاق نیز صرفاً به دلیل نبوغِ ذاتی خود توانستهاند به موفقیت دست بیابند، راه را بهطور کلی اشتباه آمدهایم.
یکی از مهمترین اشکالاتی که اکثر افراد غیرموفق در زمینهی گرافیک دارند این است که بلافاصله پس از دریافت پروژه، نرمافزار را اجرا کرده و در دلِ نرمافزار به دنبال طرح و ایده میگردند. به یاد داشته باشید که ایده از رویِ کاغذ بهدست خواهد آمد. به یاد داشته باشید که استفاده از نرمافزار، آخرین مرحله از کارِ گرافیستها است و گرافیستهای حرفهای زمانی از نرمافزار استفاده میکنند که طرحِ آنها بر روی کاغذ نهایی شده باشد و به این نکته باور داشته باشید که مبانی گرافیک، راه شما را برای ارائهی طرحهای جذاب هموار خواهد کرد.
یکی از بدیهیترین مفاهیم در مبانی گرافیک، رنگ است. رنگ همان عنصری است که چشم بیننده را به موضوعی خاص میکشاند و طراحِ گرافیست نیز از همین خاصیت استفاده میکند تا طرحهای خود را در ذهن مخاطب ماندگار کند. رنگها در برخی اوقات سبب القای یک حس عاطفی میشوند و در برخی دیگر از مواقع، حتی بدون استفاده از کلمات میتوانند مفهومی را منتقل نمایند.
شاید اغراق نباشد اگر رنگ را مهمترین عنصر یک طرح گرافیکی بدانیم. لزوم تسلط بر مفاهیم رنگ شناسی و همچنین نحوهی بهکارگیری رنگ در طرحهای گرافیکی جزء موارد مهمی است که در مبانی گرافیک بر آن مسلط خواهید شد.
اگر نخواهیم موضوع را خیلی پیچیده کنیم، باید بگوئیم که هارمونی در حقیقت همان « تناسب » در بین اجرای مختلف طرح است. در حقیقت اگر قرار باشد یک طرحِ گرافیکی را خلق کنید، یکی از مهمترین موضوعاتی که باید به آن توجه کنید، ایجاد هماهنگی بینِ اجزای مختلف آن است. حتی اگر قرار است طرحی را خلق کنید که در آن پریشانی و تنش نشان داده شود، باز هم میتوانید این موضوع را با هارمونی و هماهنگی بین اجزای مختلف خلق کنید.
هارمونی جزء مباحث اساسی در مبانی گرافیک است که با استفاده از تکنیکهای مختلفی مانند تکرار، بازتاب، انعکاس بصری و مواردی از این دست حاصل خواهد شد.
با وجودِ سادگی، خط یکی از مهمترین ارکان در مبانی گرافیک است. در حقیقت هیچ طرحِ گرافیکی بدون استفاده از خط، معنا و مفهوم واقعی خود را نخواهد یافت. در عینِ سادگی، خطها میتوانند بسیار متنوع نیز باشند. خطهای صاف، منحنی، مقطع، ادامهدار، خطچین و همچنین استفاده از خطوط با ضخامتهای مختلف جزء مواردی است که هر یک در طراحی گرافیک مفهومی متفاوت دارند.
یکی دیگر از مواردی که در تمامیِ طرحهای گرافیکی از آن استفاده میشود، شکلها هستند. در طرحهای گرافیکی بسته به نوعِ طرح میتوان از اشکال هندسی، انتزاعی، ارگانیک و مانند آن استفاده نمود. البته باز هم باید به این نکته توجه کرد که کاربرد هر یک از این اشکال جزء مواردی است که در مبانی گرافیک به آن پرداخته خواهد شد.
یکی از موارد مهمی که متاسفانه در بسیاری از طرحهای گرافیکی دیده نمیشود، « فضا » است. اگر بخواهیم تعریفی صحیح از فضایی که در مبانی گرافیک مدنظر ما است داشته باشیم، میتوانیم به فاصلهی بین اشیاء و یا فاصلهی اطراف اشاره کنیم. در حقیقت فضا همان قسمتی است که المان گرافیکی در آن وجود ندارد و اگر این فضا سفید رنگ باشد به آن « فضای سفید » یا « فضای منفی » نیز گفته میشود.
بر خلافِ سایر المانهای گرافیکی که حضور آنها میتواند بهصورت مستقیم باعث جلبِ نظر مخاطب شود، فضا جزء المانهایی است که حضور آن بهصورت غیرمستقیم بر طرح اثرگذار خواهد بود. بدیهی است که برای موفقیت یک طرح، توجه کافی به فضا کاملاً ضروری و لازم است.
اگر بخواهید جنسِ یک سطح را به مخاطب نشان دهید چه میکنید؟ فرض کنید که قرار است جنس یک دیوار را که از سیمان سفید زبر تشکیل شده است را به مخاطب نشان دهید. اگر بتوانید با ابزارهای گرافیکی، جنس یک سطح را به مخاطب نشان دهید، در حقیقت یک بافت ( Texture ) ایجاد کردهاید. بافتها به دو نوع تقسیمبندی میشوند :
بافت یکی از مفاهیم پایهای در مبانی گرافیک است و با استفادهی صحیح از آن میتوان اثرات بدیعی را در حوزهی گرافیک خلق نمود.
در صورتیکه قصدِ ورود به بازار کار در حوزهی گرافیک را دارید، ضروری است تا بر مبانی گرافیک و همچنین نحوهی ایدهپردازی در طرحهای گرافیکی مسلط شوید. عدم تسلط بر هر یک از این مفاهیم، باعث میشود شما در بهترین حالت، صرفاً یک اپراتور سادهی نرمافزار باشید. در دورهی مبانی گرافیک مجتمع آموزشی امیرکبیر خواهید توانست بهصورت عملی و کاربردی، تمامی اصول و مبانی حاکم بر هنر گرافیک را آموخته و از آن در طرحهای خود استفاده کنید.
مجتمع آموزشی امیرکبیر (برنامه ی پاییز 1402)
شنبه ها -ساعت (18-15)
شروع : 1402/07/22
قیمت دوره :1900000 تومان
طول دوره : 20 ساعت
کارشناس گرافیک, عضو رسمی آسیفای ایران ( انجمن سینمایی فیلمسازان انیمیشن ایران )